خا نه دوست آخرین مطالب
*هجران و غم منتظران کی به سر آید* هر صبح و مساء در طلب روی نگاریم از شوق ملاقات رخش روز شماریم چون مرغ شباهنگ سحر خواب نداریم بر خاک بساییم رخ و ناله بر آریم (تا صبح سعادت دمد و مهر فروزان تابد به جهان و بکند چهره نمایان) روشن کند از جلوه ی خود این شب دیجور در آینه ظاهر بکند آن رخ مستور عالم شود از ماه رخش نور علی نور هر جا که گذر کرد کند چون جبل طور (موسی صفتانند همه عاشق رویش از بهر اطاعت بشتابند به سویش) یاران به خون خفته سر از خاک برآرند در نصرت او بار دگر بال و پر آرند از یوسف گم گشته به عالم خبر آرند در یاری او بر کف خود باز سر آرند (گویند که باشد پسر فاطمه(س)پیروز باطل شده نابود به صمصام عدو سوز) عالم بشود دشت خُتن زان گل رخسار قرآن بشود حاکم از آن لعل گهر بار بر مسند حق تکیه زند آن شه ابرار بر روی زمین جلوه کند دولت بیدار (احکام شود ساری و جاری به عدالت نابود شود روی زمین کفر و ضلالت) کی منتقم آل محمد(عج)ز در آید هجران و غم منتظران کی به سر آید کی یار سفر کرده ی ما از سفر آید آن مهدی(عج) موعود و شه دادگر آید (تا ظل همایون وی افتد به سر ما روشن شود از نور جمالش بصر ما) تا سایه ی مهدی (عج)به سر منتظران است روشن به دو عالم بصر منتظران است مشتاق رخش چشم تر منتظران است بر یاری او جان و سر منتظران است (آن کس که بود طالب دیدار فدایی است از قید غم و گردش ایام (رهائی) است) (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) موضوع مطلب : شعر پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
امکانات جانبی |